داستانگویی مهم است. زیرا مردم از این راه همه چیز را به خاطر میسپارند. در حقیقت ما بدون وجود داستان هیچ هستیم. در این زمینه فیلمها مهمترین و تاثیرگذارترین هستند. زیرا علاوه بر سرگرمی واقعیت را روایت میکنند. زمانی که میخواهید چیزی را به مردم نشان دهید آن را در قالب فیلم معرفی میکنید.
برای مدت زمان طولانی زنان در بهترین حالت در نقش دوم ظاهر میشدند. نقشهای آنها به معشوقه، مادر و خواهر محدود میشد. با توجه به نقش خود لباس پوشیده و همه چیز تمام میشد. اما اکنون آن دوره را پشت سر گذاشتهایم، یا لااقل امیدواریم که پشت سر گذاشته باشیم. اکنون فیلمسازان داستان زنان و شجاعت و آسیب پذیری آنان را نشان میدهند. آنها قهرمان داستانهای خود بوده و الهام بخش شخصیتهای مرد هستند، نه وسیله سرگرمی آنها. در اینجا لیستی از برترین فیلمهای زن محور سالهای 2010 را معرفی میکنیم. با پروشات همراه باشید.
13. هرگز میتوانی مرا ببخشی؟ – 2018 – Can You Ever Forgive Me
“لی ایزریل” یک زندگینامه نویس معروف بود که پس از کتاب سومش در سایه قرار گرفت. نه اینکه خودش این شرایط را بخواهد، او میخواست رشد کند و موضوع هم داشت، اما کتاب سومش آنقدر کم فروغ بود که مدیربرنامهاش نتوانست برای کتاب سومش قراردادی آماده کند. علاوه بر این مصرف الکل او نیز مشکلات را تشدید کرد. او که فقیر شده برای پولدار شدن ایدهای به سرش میزند. او نامههای سلبریتیهای متوفی را آماده کرد و احساسات شخصی خود را نیز به آن افزود. این کار او موفق بود، اما نه برای مدت طولانی.
هربار اتفاق بدی برای ما رخ میدهد، جسم و روحمان تلاش میکند تا با آن کنار بیاییم. بدن در جراحات فیزیکی درمان میشود و زخم به جا مانده از آن نیز در طول زمان ناپدید خواهد شد. اما در درمان ذهن همه چیز پیچیدهتر میشود. مغز ما بازیهای زیادی دارد و بیشتر آنها از یادآوری خاطرات بد پیشگیری میکنند. این بازیها یا حافظهمان را سرکوب کرده یا با تغییر دیدگاهمان درباره شرایط، پذیرش را آسانتر میکنند. درباره جنیفر فاکس همین اتفاق رخ داد. او در سیزده سالگی با اتفاقی روبرو شد که جسم و روحش را شوکه کرد. اما اکنون در 40 سالگی این خاطره خود را نشان داده و او باید با آن کنار بیاید.
11. قوی سیاه – Black Swan – 2010
درحالی که تماشای باله لذتبخش است اما فشار وارد شده بر بالرینها شدید است. آنها نباید اجرای دیدنی داشته باشند بلکه باید با پیری مبارزه کنند. در “قوی سیاه”، ساخته “دارن آرنوفسکی”، با داستان تاریک و روان شناسانه نینا، با بازی “ناتالی پورتمن” دنیای بالرین ها را نشان میدهد. نینا همیشه میخواسته نقش اودت دریاچه قو را ایفا کند و زمانی که ستاره قبلی ناخواسته کنار گذاشته میشود، این نقش به او واگذار خواهد شد. گرچه حرکاتش کامل است، طراح رقص از او میخواهد در نمایش احساسات صریحتر باشد. مسیر کمال او را به وادی عجیبی کشانده و همه چیز را از او میگیرد، حتی عقلش را.
10. دختری در شب تنها به خانه میرود – A Girl Walks Home Alone at Night – 2014
در شرایط مختلف احساس بیچارگی و ناتوانی میکنیم. با وجود تمام اتفاقات بدی که برایمان می افتد ناخودآگاه ترسیدهایم و آرزو میکنیم کاش قدرتی داشتیم که در برابر مردم اطراف از خود دفاع میکردیم. طرفداران ژانر خون آشامی به این فکر کردهاند که اگر به موجودات نامیرا تبدیل میشدند چه رخ میداد. این فیلم به این سؤال که زنان ممکن بود با مردم شرور چکار میکردند، پاسخ میدهد.
9. ارقام پنهان – Hidden Figures – 2016
به این فکر میکنید که چرا زنان در طول تاریخ وجود نداشتند؟ این که چرا فقط در قالب همسران یا معشوقه امپراتورها ظاهر میشدند؟ زمانی که تمام آن اختراعات و اکتشافات ایجاد شدند کجا بودند؟ آنها هرکجا که بودند و هرکاری که انجام میدادند، در حقیقت همیشه انکار میشدند. حتی اگر در آن دوره زنانی بودند که از مردان هوش بیشتری داشتند، بازهم مردان تاریخ را نوشته و زنان را تا حدی کنار میگذاشتند.
برای بررسی دورهای که زنان انکار میشدند حتی لازم نیست به گذشته نگاه کنید، زیرا “ارقام پنهان” داستان سه ریاضیدان را نشان میدهد که در فرستادن جان گلن به فضا نقش مهمی داشتند. آنها با مشکلات نژادی و جنسیتی روبرو بوده و مدت زمان طولانی گذشت تا به نقش خود پی ببرند.
جنسیت جریانی است که به شناخت شما کمک میکند. اما اگر براساس استانداردهای جنسیتی معمولی شناخته نشدید، نگران نباشید. اگر زن، رنگین پوست و همجنسگرا باشید، باید برای سرکوب شدن در زندگی خود را آماده کنید. برای مثال، مارینا را در نظر بگیرید. او هم یک زن است و هم یک همجنسگرا و بنابراین با شرایط سختی روبروست. “یک زن شگفت انگیز” داستان صبر و تحمل او در مسیر زندگی است تا جایی که به این نتیجه میرسد که همه چیز کافی است.
7. سوگلی – The Favourite – 2018
در زندگیمان چیزهایی وجود دارد که مردسالاری آن را در ذهنمان حک کرده است. برای مثال، وقتی صحبت از قدرت و سیاست میشود ناخودآگاه آن را به مردانگی مرتبط میدانیم. اما قدرت و فریب در اثر “سوگلی” “یورگوس لانتیموس” اصلاً به مردسالاری ربطی ندارد. این داستان در قرن 18 و در زمان آشوب عاطفی ملکه آن رخ میدهد که سه زن در یک مثلث عشقی گیر افتادهاند. “الیویا کلمن” که به خاطر اجرایش برنده جایزه اسکار شد، نقش ملکه را که عاشق لیدی سارا (با بازی ریچل وایس) است بازی میکند. همه چیز بین آنها خوب پیش میرود تا اینکه سروکله دخترعموی سارا، ابیگل، پیدا میشود.
6. سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری – 2017 – Three Billboards Outside Ebbing, Missouri
دستیابی به عدالت آسان نیست و درحالی که علیه زنان جرمهای وحشتناکی صورت گرفته، اما زنان این حقیقت را که شاید هرگز به عدالت دست نیابند، پذیرفتهاند. پس از اینکه به یک نوجوان تجاوز شده و به قتل میرسد، پلیسها باید پرونده را حل کنند. اما زمانی که چندین ماه گذشته و نتیجهای ندارد، خسته میشوند. به نظر میرسد همه به زودی این اتفاق وحشتناک را فراموش کنند، اما میلدرد هایس نمیگذارد چنین اتفاقی بیفتد. بنابراین اعتراضی علیه پلیسها را آغاز میکند. او تا زمانی که متوجه شود چه کسانی این بلا را سر دخترش آوردهاند، آرام نمینشیند.
5. زنان کوچک – Little Women – 2019
“زنان کوچک” یک رمان کلاسیک نوشته “لوییزا می الکات” است که داستان خواهران مارچ را روایت میکند. خواهران جوان که هرکدام شخصیت خاص خود را دارند، در نبود پدر که به جنگ رفته در کنار مادر زندگی میکنند. این دختران: مگ، جو، بث و امی، با تئودور “لوری” لارنس دوست میشوند. داستان فرایند رشد سه خواهر را نشان میدهد که هرکدام سعی دارند هویت واقعی خود را داشته و انتظارات جامعه را برآورده کنند. در فیلم “گرتا گرویگ” داستان را شکل داده و “اما واتسون“، “سورشان رونان“، “الیزا اسکانلن” و “فلورنس پیو” نقش خواهران را ایفا میکنند، درحالی که “لورا درن” در نقش مادر و “تیموتی چالامت” در نقش لوری ظاهر میشوند.
در زندگی واقعی شاید آژانسهای فضایی برای فرستادن زنان به فضا امکاناتی را فراهم کنند، اما در فیلمها خیلی زود شاهد این تجربه بودیم. در حقیقت سینما همیشه جلوتر بوده و حتی الهام بخش زندگی واقعی محسوب میشد. در فیلم “گرانش” شاهد یک فضانورد زن هستیم که در شرایط بدی گیر افتاده، شرایطی که شاید کسی از آن زنده بیرون نیاید. “ساندرا بولاک” نقش دکتر رایان استون را ایفا میکند که به راهپیمایی فضایی رفته و مأموریت هابل را برعهده دارد که ذرات ماهوارهای به نابودی هابل و شاتل استون میانجامند. این فیلم داستان تلاش او برای یافتن مسیر را نشان میدهد.
3. لیدی برد – Lady Bird – 2017
در این فیلم به کارگردانی “گرتا گرویگ”، “سورشا رونان” در نقش کریستین مک فرسون ظاهر میشود، یک نوجوان یاغی که خود را لیدی برگ نامیده و دوست دارد به یک محیط فرهنگیتر وارد شود. اما پیش از این با موانع زندگی دانش آموزی و مشکلات سال آخر مدرسه روبرو شده و معنای دوستی و خانواده را درک میکند. رابطهاش با مادر هم یکی دیگر از دستاوردهای اوست.
گرچه در عنوان این فیلم نام مرد دیده میشود اما فیلم درباره زنها و دنیای آنهاست نه درباره مکس راکاتانسکی. این فیلم با فضای پسا آخرالزمانی دنیایی را نشان میدهد که به برهوت تبدیل شده و جوی نامیرا آب را کنترل میکند. او پنج زن دارد که مسئول فرزندآوری او هستند و یکی از آنها باردار است. امپراتور فوریوسا به فرار آنها کمک میکند و ارتش جو به دنبال آنها میرود. زمانی که مکس توسط پسران جنگ دستگیر میشود، او هم برای جنگ تقلا کرده و همراه فوریوسا میشود. این فیلم در چند قسمت اسکار نامزد جایزه شد و “شارلیز ترون” و “تام هاردی” در آن بازی کردند.
1. رما – Roma – 2018
فیلمی به کارگردانی “آلفونسو کوارون” درباره زندگی یک کارگر بومی در سالهای 70 مکزیکو سیتی که خاطرات نیمه زندگی نامهای کارگردان است. قهرمان این داستان کلو است که خدمتکار خانواده سوفیا است و عاشق یک مرد میشود. اما پس از باردار شدن مرد او رها میکند. سوفیا از کلو حمایت میکند، درحالی که خود سوفیا هم شرایط سختی دارد. ازدواج او از هم پاشیده و نمیداند چکار کند. این فیلم برنده جایزه اسکار یک تجربه احساسی بکر است که کارگردان آن را با بیننده در میان میگذارد. ترکیب این داستان با واقعیت و حضور زنان در نقش اصلی آن را خیره کننده میکند.